استاد عبدالرّحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح در نشست اخير شورای مرکزی جماعت که در روز پنجشنبه‌ ١١ اردیبهشت‌ماه در دفتر مرکزی در تهران برگزار شد، به ضرورت نواندیشی در پرتو مقاصد شرع و قرائت نو، تأکید کرد.

متن کامل بیانات استاد عبدالرّحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح

 در آستانه‌ی ماه مبارک رمضان هستیم از خدای متعال توفیق صیام و قیام را برای همه‌ی اهل ایمان خواستارم.

دین اسلام به عنوان واپسین پیام آسمانی امتیازاتی دارد که آن را از سایر ادیان و مکاتب ممتاز می‌سازد:

صحّت و سلامت قرآن از هرگونه تغییر و تحریف با ضمانت الهی: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ قرآن را ما خودمان فروفرستادیم و خود نگهبان آن هستیم.» «لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ؛ باطل از هیچ سو نه از پیش نه از پس به آن راه نمی‌یابد.» (فصلت: ٤٢)

کتابی که چنین تحت مراقبت و محافظت است به پیروانش یقین و اطمینان می‌بخشد و سبب می‌شود با اطمینان خاطر و آرامش قلب از آن تبعیت کنند حکمت الهی چنین بوده که دینش بر مبنای عدل و سازگاری است و از هرگونه شائبه جانبداری و تبعیض و تبعیت از هوی پیراسته است.«وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ؛ میانشان براساس آنچه خدا فروفرستاده داوری کن و از تمایلاتشان پیروی مکن» (مائده: ٤٩)

«وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ؛ و اگر پس از دانشی که بر تو فرود آمده است، از خواسته‌های آنان پیروی کنی، آنگاه از ستمکاران خواهی بود.» ﴿البقرة: ١٤٥﴾ 

١.اسلام شریعتی جهانی، دائمی و انسانی و خاتم ادیان دارد؛ بی تردید جهانی بودن و انسانی بودن دین اسلام به ان یک برتری خاصّ می‌بخشد. دینی که هم اصالت و ثبوت در آن هست و از طرف دیگر تغییر و تحوّل را در تناسب با جوامع اقتضائات زمان و مکان و حوادث می‌پذیرد؛ اسلام متضمّن منافع افراد و جوامع است و در پرتو مقاصد آن هم منافع تأمین می‌شود و هم زیانها و موانع معرفی می‌شود تا از آنها اجتناب شود؛ گرچه ثبوت بارزترین ویژگی دین است اما انعطاف هم دارد تا با مقتضیات و تحوّلات روز، سازگار باشد؛ حکمت خداوندی بر این قرار گرفته تا میان شریعت و عقل یک رابطه منطقی و اجتناب‌ناپذیر برقرار شود؛ عقل وسیله‌ی شناخت دین است و پویایی دین در تعامل با مسائل و تحوّلات جدید است که در یک حالت نوسانی، عارض جامعه می‌شود: « لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ؛ برای هر کس از شما که خواهد [در راه حق و ایمان‌] پیشتر آید، یا بازپس ماند.» ﴿المدثر: ٣٧﴾

یعنی حرکت تکاملی، باید ساری و جاری باشد و توقّف‌ناپذیراست؛ بخش قطعی و منصوص دین تأمین‌کننده‌ی محور وحدت فرهنگی جهان اسلام است و بخش انعطاف‌پذیر تأمین‌کننده‌ی منافع نوشونده‌ی مردم است. اسلام هم قدیم اصیل دارد و هم جدید مفید.

ثوابت قطعی دین شامل ارکان پنجگانه اسلام، احکام کلی در روابط بین‌المللی، اصول معاملات، اخلاق، واجبات و محرمات و اصول حق و عدالت است.

بخش متغیر هم شامل احکام ظنّی قرآن و سنّت است که در تغییر عرف و اقتضائات و ضرورت‌های اصلاحگری مطرح می‌شوند.

ثوابت، تأمین‌کننده‌ی انسجام فرهنگی امّت اسلامی است و امّت اسلامی همگی باید به آن باور داشته باشند: «هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ» آیات محکم ما در قرآن و دیانت هستند. متغیرات نیز ظرفیت سازگاری با تحوّلات را ایجاد می‌کنند؛ یکی از متفکّران مسلمان می‌گوید:

خداوند ثوابت را اجتهادناپذیر قرار داده تا مبانی وحدت تأمین شود؛ امّا متغیرات ظرفیت تنوّع و تعدّد برداشت می‌دهد تا پویایی دین و سازگاری آن با تحوّلات زمان و مکان و شرایط را تأمین نماید.

هر گونه اجتهاد و تجدید و ترجیح مربوط به حوزه‌ی فهم دین و استنباط های فقهی است: یعنی فهم از دین و از نصوص، تغییرپذیر است نه خود نص و دین؛ پس وقتی تجدید و تغییر و اصلاح و اجتهاد، مطرح می‌شود منظور استنباط جدید از نصوص و تغییر فهم‌ها در پرتو تغییرات و شرایط متحوّل است. نواندیشی در پرتو مقاصد شرع و اقتضای شرایط جهت تداوم حضور رهنمود الهی در زندگی، یک واجب شرعی و یک ضرورت فرهنگی اجتماعی است. نواندیشی و قرائت نو، به نوعی همانند نزول آیات به تناسب تغییر شرایط در صدر اسلام است.

منظور از انسانی بودن اسلام نیز این است که دین به انسان و عقل و روح و قلب و زندگی دنیا و آخرت او اهتمام داشته و به رشد و شکوفایی او پرداخته است. دین، مخالف هر نوع ظلم به انسان‌ها و مدافع حقوق و کرامت اوست و آمده تا با دیگران بر اساس قاعده‌ی «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ» رفتار شود به قول امام ماوردی، «بِرّ» یعنی خدمت به مردم و تقوی هم عبادت خالق است.

٢.توازن و تعادل: اسلام میان نیازهای روحی- جسمی و عاطفی و نیز منافع فرد و خانواده و میان سعادت دنیا و آخرت توازن برقرار کرده است؛ برخی مکاتب حقوقی در پاسداشت فرد افراط ورزیده‌اند و برخی در اهتمام به جامعه افراط کرده‌اند و در حدی که به سود جامعه در حق فرد تفریط و کوتاهی ورزیده‌اند. امّا اسلام، منادی توازن و تعادل است: « وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا» اینگونه ما شمارا امّتی میانه قرار دادیم.

براساس اسلام، فرد مسلمان موظف است هم به تزکیه باید بپردازد و هم به اصلاح جامعه.

٣.توازن حقوق و تکالیف؛ بر خلاف تصوّر برخی که می‌گویند اسلام و فقه اسلامی، تکلیف مدار است نه حق‌مدار، دین مبین اسلام هم به حقوق اهتمام می‌ورزد و هم به تکالیف. تلازم حقوق و تکالیف یکی از امتیازات اسلام است.

حضرت معاذ می‌گوید، پیامبر(ص) فرمود: آیا می‌دانی حق خدا بر بندگان چیست گفتم خدا و رسولش بهتر می‌دانند! فرمود حق خدا بر بندگان این است که او را عبادت کنند و به او شرک نورزند!

اندکی بعد فرمود: ای معاذ می‌دانی اگر بندگان عبادت خدا و پرهیز از شرک داشتند حق بندگان بر خدا چیست؟ این است که آنان را بیامرزد و مجازات نکند. چنان که دیدیم، در اسلام حق و تکلیف قرین یکدیگرند.